نزول قرآن در شب قدر

 

 

ببهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comه استناد سه آيه از قرآن كريم، شارحان و مفسران شيعه و سنى معتقدند قرآن كريم در شب قدر نازل شده است: نخست، آيه اول سوره «قدر» (انا انزلناه فى ليلة القدر)، و دوم، آيه سوم سوره «دخان» (انا انزلناه فى ليلة مباركة) و سوم، آيه 185 سوره «بقره» (شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن). اگر تواتر عالمان و مفسران در خصوص تأييد مرجع ضمير بودن قرآن در دو آيه اول هم نبود، بى ترديد آيه سوم اشاره به نزول قرآن در شب قدر در ماه رمضان داشت. اما جمع اين سه آيه، ترديدى باقى نمى‏گذارد كه نزول قرآن در شب قدر بوده است و يكباره صورت گرفته است.

اما اختلاف نظر ناشى از موضوع، از آن‌جاست كه عالمان و مفسراني از اهل سنت، معتقدند ظرف مكانى نزول قرآن، «بيت المعمور» بوده در آسمان‏ها و قلب مبارك پيامبر نبوده و در ضمن شروع نزول قرآن نيز در اين شب بوده است. مفسران زيادى چون «رشيدرضا» در «المنار»، «سيد قطب» در «فى ظلال القرآن»، «جواهري طنطاوى» در«جواهر القرآن» و «المراغى» در تفسير خود، اعتقاد به آغاز نزول قرآن در شب قدر دارند (تفسيرالمراغي، ج25، ص119).
      بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com   بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com  بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
نظر اول تاييد شده توسط اين دسته شارحان در مورد آغاز نزول در شب قدر، سخن درستى نيست؛ چون در مورد مسئله آغاز نزول در صبحگاه بيست و هفتم رجب و غار حرا اتفاق نظر كلى وجود دارد و غير از آن مورد پذيرش نمى‏تواند باشد؛ الا اينكه آغاز بعثت را غار حرا بدانيم و بيست و هفتم رجب و آغاز نزول قرآن را شب قدر در ماه رمضان، كه فرض درستى نيست.

در خصوص نزول قرآن بر قلب پيامبر يا نزول بر «بيت المعمور» كه دومى قول مورد اتفاق اهل سنت است، نيز بايد گفت كه رواياتى از منابع اهل سنت كه در اين خصوص تاييد و تاكيد دارند، نمى‏توانند نافى روايات انزال قرآن بر سينه مبارك پيامبر باشند؛ چرا كه جايگاه، مرتبه و مكانت حضرت پيامبر از همه آسمان‌ها و عوالم فراتر است و بيت المعمور در رتبه بالاترى از مكانت ايشان قرار ندارد كه امتيازى دانسته شود.

علاوه بر اين، نزول دفعى و نزول تدريجى دو مقوله جداست. در نزول دفعى، نياز به نزول آيه آيه و قرائت و مرور آن نيست و روح و كليت قرآن نازل مى‏شود در نزول تدريجى به مناسبت‏ها و اسباب نزول مختلف آيات تناسب آن نازل، قرائت، حفظ و به ياد سپرده مى‏شود و شيوع مى‏يابد. اضافه مى‏كنيم كه آنچه ذات معصوم و حضرت كردگار در مى‏يابد نيز چيزى جز آن است كه ما درمى‏يابيم و بنابراين آنچه در ارتباط با بندگان مطرح است، نزول تدريجى است كه در آن شبهه‏اى نيست و در واقع نحوه، مكان و زمان نزول دفعى قرآن، تغييري در نزول تدريجى ايجاد نمى‏كند.
  
       بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com   بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com    بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

اما روا   يات مربوطه. روايت «ابن عباس» كه در جمع اين موضوع مستند اهل سنت قرار گرفته، چنين است: »پس از نزول قرآن در شب قدر، فرشته وحى نزول تدريجى قرآن را از غار حرا آغاز كرد و به مرور زمان و در پاسخ به نيازمندى‏ها و سئوالات بندگان بر محمد فرود آورد». اين روايت با روايت ديگرى از »مقاتل« تكميل مى‏شود كه مى‏گويد: خداوند متعال قرآن را در شب قدر از لوح محفوظ بر فرشتگان امين وحى نازل فرمود و همه ساله خداى سبحان به اندازه يك سال تا سال آينده وحى را نازل مى‏فرمايد و جبرئيل آن را اندك اندك بر پيامبر فرود مى‏آورد« (مجمع البيان، ج10ـ ص 518).

روايات متعدد ديگر نيز در اين خصوص ذكر شده است كه جمع آن‌ها، در نهايت ما را به اين نتيجه مي‌رساند كه در مورد نزول كلي قرآن در شب قدر اختلاف نظر وجود ندارد و ظرف زماني آن در همين شب مبارك است؛ اگر چه در مورد جايگاه نزول نيز، حتي اگر به قول اهل سنت معتقد باشيم و نزول بر بيت المعمور را بپذيريم، باز با روايات و معتقدات شيعه در اين خصوص و در تاييد نزول بر سينه مبارك پيامبر در تنافي نخواهد بود.

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

زمان شب قدر

از جمله مواردى كه در كتب روايى و آثار مفسران اهل سنت در مورد آن، اختلاف نظر وجود دارد و سرانجام اجماع عالمان اين مذهب برآن مهر خاتمت مى‏نهد، موضوع «جايگاه زمانى شب قدر» است. شب قدر، اگر چه در تواتر روايات شيعى، قطعاً از شب‌هاى دهه سوم ماه مبارك رمضان شمرده مى‏شود و ترديد در آن نيز به واسطه روايات منقول از ناحيه معصومين(ع) و نيز تفاوت تفاسير روايات است، اما از اين حيث كه شبى خارج از ماه رمضان نيست، مورد اجماع كلي و قطعى است.

در ميان عالمان و در ميراث روايى و تفسيرى اهل سنت، اما، ابتدا در اين خصوص و سپس در قطعى كردن جايگاه اين شب در ماه مبارك رمضان ترديد و تفاوت وجود دارد. دسته‏اى از روايات، همچون روايت مشهور «ابوحنيفه» در «شرح الازهار»، بر اين اعتقاد تاكيد مى‏كند كه شب قدر به طور قطعى و يقينى نمى‏تواند در اين دهه باشد و بلكه در تمامى ليالى سال پنهان است. روايت مذكور، كه در ضمن مسئله‏اى فقهى وارد شده، چنين است: «شب قدر، در ميان شب‌هاى سال پنهان است و چنان‌چه كسى طلاق همسرش را مشروط به انجام در شب قدر نمايد، بدون گذشت يكسال كامل، طلاق واقع نشده است»(ج1ـ ص57).

اين حكم‌واره و در واقع روايت مستند، اشاره به اين معنا دارد كه جايگاه زمانى شب قدر، در حد احتمال قريب به يقين نيز نيست تا بتوان بر مبناى آن، به شكوك فروع و احتمالات نيز توجه كرد. در حقيقت، اين روايت و روايات مشابه، چون روايت «عبدالله بن مسعود» با اين مضمون كه: «تنها كسى مى‏تواند شب قدر را درك كند كه يكسال تمام شب زنده دارى كرده باشد» (درالمنثور، ج6ـ ص376)، بر موضوع پنهان بودن شب قدر به لحاظ جايگاه زمانى تاكيد دارد و اين بدان معناست كه احتمال قرار داشتن شب قدر در يكى از شب‌هاى دهه آخر ماه مبارك منتفى و حداقل به لحاظ احتمال، برابر با شب‌هاى ديگر سال است.
اين دسته از روايات منقول در منابع اهل سنت، البته از سوى دسته‌اي ديگر از روايات معتبرتر، كه در نهايت به اجماع بيشتر مفسران و عالمان اهل سنت انجاميده است، مورد ترديد و انكار قرار گرفته است. اگر گشودن بابى با عنوان «باب فضيلة (فضل) ليلةالقدر» ملازم و در كنار ابواب «صوم» و «صيام» در منابع روايى اهل سنت نشانه و اشاره‏اى نزديك به موضوع قرار داشتن شب قدر در ماه رمضان و ارتباط آن با ماه صيام پنداشته نشود، روايات معتبر چندانى در اين خصوص وجود دارد كه بر موضوع فوق تاكيد دارد.

از «ماوردى» در «الحاوى الكبير» روايتى سراغ داريم با اين مضمون كه: «در اين كه شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، ترديدى بين عالمان نبايد باشد، چه، ابوذر از رسول الله روايت كرده است كه اين شب در دهه پايانى ماه رمضان است» (ص483). نيز روايت «عبدالله بن عمر» از رسول خدا(ص) كه فرموده است: «شب قدر را در دهه پايانى رمضان بجوييد» (درالمنثور، ج6ـ ص372).

شايد روايت «عايشه» از احوال رسول مكرم اسلام در دهه پايانى ماه رمضان را نيز تاكيدى بر اين جايگاه زمانى بتوان شمرد: «آنگاه كه دهه آخر رمضان فرا مى‏رسيد، رسول خدا شب‌ها را بيدار بود و اهل و خويش خود را نيز بيدار مى‏داشت و از زنان دوري مي‌جست»(المغنى، ج 3ـ ص 179) و نيز روايت »ابن عمر« از اعتكاف پيامبر در دهه پايانى ماه مبارك رمضان را كه در »صحيح مسلم« آمده است: «پيامبر دهه انجامين ماه رمضان را در اعتكاف بودند» (شرح نووي، ج8 ـ‌ص 66).

گفته شد كه با وجود تعدد روايات دسته دوم، يعنى روايات مؤيد قرار داشتن شب قدر در ظرف زمانى ماه مبارك رمضان و به خصوص در دهه سوم اين ماه، روايات و احكام و تفاسير دسته اول از مفسران و عالمان اهل سنت مبنى بر پنهان بودن شب قدر در ليالى مجموع سال تضعيف مى‏شود؛ اما باب اختلاف بر سر تعيين جايگاه واقعى اين شب در ميان شب‌هاى دهه آخر رمضان هم‌چنان در ميان راويان و مفسران حديث اهل تسنن مفتوح است.

روايات و مباحث متعدد و متفاوتى در اين خصوص در منابع اهل سنت وارد شده است كه در يك طبقه بندى كلى به سه دسته روايات تاكيده كننده بر شب بيست و يكم، شب بيست و سوم و شب بيست و هفتم تقسيم مى‏شوند. البته روايات بسيار ضعيفي نيز مبني بر ليلةالقدر بودن شب هفدهم وجود دارد؛ ازجمله روايت «ابن عباس» در «درالمنثور» (ج6ـ ص376).

عمده‏ترين و بيشترين تاكيد در روايات منابع سنى، بر شب بيست و سوم حكايت دارد و البته اين تنها در منابع منعكس شده است و در عمل (امروزه) به استناد روايات مربوط به شب بيست و هفتم، اين احتمال قوى‏تر از سايرين دانسته شده و بر آن تأكيد مى‏شود و اعمال ويژه و مؤكد شب قدر نيز در ميان اهل سنت، به طور خاص در اين شب صورت مى‏پذيرد. برخى روايات وارده در منابع اهل سنت در اين زمينه را مرور مى‏نماييم:

در «صحيح مسلم» آمده است: «گفته شده شب بيست و سوم، شب قدر است و اين موضوع قول بسيارى صحابه و تابعين است» (ج8 ـ ص 58) و در روايتى از »ابن عمر» منقول است كه «فردى نزد پيامبر عرض كرد كه در خواب ديده است شب قدر، هفت روز مانده به پايان رمضان است و پيامبر فرمود خواب‌هاى شما كه بر بيست و سوم توافق دارند صحيح‌اند و هر كس خواست شب‌زنده‌دارى قدر را درك كند، اين شب را احياء نگهدارد» (مجمع البيان، ج10ـ ص) و نيز روايت منقول از «سعيد بن جبير» در «درالمنثور»(ج6ـ ص 373) كه مؤيد همين نظر است.

داستان معروف «عبدالله بن انيس جُهنى» و «شب جهنى» نيز كه به تكرار در روايات و منابع اهل سنت و شيعه نقل شده است، نيز، تاكيدى بر شب بيست و سوم ماه رمضان به عنوان شب قدر است. چكيده داستان عبدالله و «شب جهنى» چنين است: عبدالله بن انيس از تيره جهنيه كه رمه‌دارى باديه نشين بود، به دليل دورى از مدينه، امكان حضور دايم در مدينه را نداشت. روزى خدمت رسول خدا رسيد و احوال خويش عرضه داشت كه به دليل بعد مسافت امكان حضور دايم در شب‏هاى رمضان و احياء نگهداشتن را در مدينه ندارد و از پيامبر خواست تا شب قدر را براى او معين كند تا در آن شب در مدينه حضور يابد و به عبادت بپردازد. پيامبر در پاسخ وى فرمود: «شب بيست و سوم ماه رمضان»(درالمنثور، ج6ـ ص 373) و از آن پس، شب بيست و سوم به عنوان شب قدر و «شب جهنى» معروف شد.

در كنار اين روايات، دسته‏اى ديگر از روايات و تفاسير اهل سنت، حكايت از «ليلة القدر» بودن شب‏هاى بيست و يكم و بيست و هفتم دارند و قول دوم از روايات اين دسته، يعنى شب قدر بودن بيست و هفتم، تقريباً پذيرفته‏تر از قول اول است؛ اگر چه با قول ليلة القدر بودن شب بيست و سوم نيز به لحاظ تعدد روايات و تفاسير سندى در برابرى است، اما به جهت اقبال خاص، امروزه شايع‏تر از ديدگاه ديگر مورد اهتمام اهل سنت است وشبى است كه بزرگ شمرده مى‏شود. البته شبهاى بيست و سوم و بيست و يكم نيز مانند آنچه در بين شيعيان متداول است، در بين اهل سنت محل اهتمام و توجه‏اند.

اما روايات متعددى نيز در خصوص ليلة القدر بودن شب بيست و هفتم وجود دارد كه مى‏توان با مراجعه به كتب روايى بعض تفاسير آنها را مشاهده كرد. اجمالاً تاكيد و يقينى منقول از «ابىّ بن كعب» در ضمن روايت منقول از وى در صحيح مسلم از «زرّ بن حبيش» كه مي‌گويد «ابي قسم ياد كرده است شب قدر شب بيست و هفتم است، زيرا به روايت پيامبر در بامداد شب قدر خورشيد كم‌رونق و كم‌رمق و بدون پرتوهاى چندان طلوع مى‏كند» (ج8 ـ ص65) را اگر ضميمه كنيم به روايات ديگر مثل روايتى منقول از پيامبر(ص) توسط «عايشه» كه: «شب قدر را در شب بيست و هفتم بجوييد» و روايت‌هاى مشابه ديگر، تقريباً احتمالى كه براى روايات شب بيست و سوم به دست مى‏آمد، براى اين شب نيز قابل تصور است و البته تاكيد بر اين شب از سوى اهل سنت بدون دليل ديگرى و شايد در پى‌آمد عرف رايج بين عالمان و عاميان، ترجيح بلامرجحي است كه يافتن دليل براى آن حوصله بررسى متون فراوانى را آن‌هم بدون اعتماد به رسيدن به نتيجه قطعى مى‏طلبد.

به‌هرحال بين شب بيست و سوم (كه روايات معروف اهل سنت و شيعه به صورت مشترك بدان اشاره دارند) و شب بيست و هفتم، تاكيد و ترديدى خاص وجود ندارد، الا تفاوت نظرى كه بدان اشاره شد.

در مجموع، به نظر مى‏رسد حاصل جمع روايات و وجه غالب آن‌ها و ديگر تفاسير اهل سنت، نخست بر مسئله جايگاه زمانى شب قدر در ماه مبارك رمضان و سپس در قرار داشتن اين شب در دهه سوم اتفاق دارند و وجوه ديگر با وجود تعدد و كثرت سندى و اقبال به آن‌ها، به لحاظ ضعف در برابر اين دسته روايات و تفاسير منقول، معتبر نباشند.

اهميت شب قدر

موضوع و اهميت شب قدر، همان‌طور كه در ادبيات فكرى، عقيدتى و روايى شيعه جايگاه ويژه و بالايى دارد، در بين ساير فرق مسلمين نيز شأن و جايگاه خاص خود را دارد. دو فرقه و شعبه اصلى آيين اسلام، يعني مذاهب تشيع و تسنن، اگر چه در برخى موارد و موضوعات مرتبط با شب‌هاى قدر و آيين‏ها و مناسك ويژه، آن، اختلاف نظرهايى دارند، اما در اهميت و جايگاه آن ترديد روا نمى‏دارند.

شايد اختلاف‏هاى روايي و موضوعى كه در اين نوشتار به عمده‏ترين آن‌ها اشاره خواهد شد، مباحثى باشد در خور توجه و اهميت، اما مهم‏تر از همه اين مباحث، قبول بالاتفاق وجود چنين شبى است و فيض جارى‌اي كه خداوند در اين شب از آسمان و به مداومت مى‏فرستد. سرچشمه اين اتفاق نظر و عقيده نيز آيات مشير به اين موضوع در قرآن كريم است و سرچشمه آن اختلاف نظرها، تأثير و تاثر اختلاف عقايد و برداشت‌ها از اين آيات، كه در ميراث حديثى و روايى هر دو فرقه رسوخ يافته است.

در نوشتار حاضر، فارغ از بحث تشيع، موضوعات و وجوهي از موارد مرتبط با شب قدر را، با تعاريف و گفتارهاى عالمان و مستند به كتب روايى و شروح تفسيري اهل سنت تقريرخواهيم نمود؛ بدان اميد كه اين باب گشوده شده، در پى‌آمد خود تحقيقات و مباحث جامع‏تر را نيز به دنبال آورد.

قدر، شب مقدرات

يکي از شبهاي مهم در طول  سال که از اهميت بسيار بالائي برخوردار است، شب قدر است . قدر ، مشهورترين نام اين شب است. مفسران درباره اينكه چرا اين شب را ((شب قدر)) گفته اند و ((قدر)) به چه معناست، سه معنا را انتخاب كرده اند:
1- قدر = شرف و منزلت
((مرحوم طبرسى)) گويد: ((از آن رو به اين شب، قدر گفته اند كه داراى شرف و پايه اى بلند و شانى عظيم است. مثل اينكه گويند: مرد داراى قدر؛ يعنى داراى شرف و منزلت. چنان چه قرآن مى فرمايد: ((و ما قدروا الله حق قدره))، يعنى عظمت و شأن خدا را آن گونه كه بايد به جا نياوردند. ((ابوبكر وراق)) گويد: ((لان من لم يكن ذا قدر اذا احياها صار ذاقدر))؛ آن شب را قدر ناميدند، از اين رو كه انسان ها با زنده داشتن آن به قدر و منزلت مى رسند. ديگران نيز گفته اند: شب قدر است، زيرا كارهاى خدايى را در آن شب پاداشى بزرگ و گران سنگ است. گروهى ديگر نيز گفته اند: شب قدر است، چون كتابى گرانبها بر پيامبرى بلند مرتبه و گرامى، براى امتى بلند پايه با دستان فرشته اى گرانقدر نازل شده است.(2) در قدر و منزلت شب قدر همين بس كه سوره مباركه (قدر) در شأن آن نازل شده است.

ادامه نوشته